از كعبه رو به كرببلا ميكند حسين ... و آنجا دوباره كعبه بنا ميكند حسينگر ساخته است خانه اى از سنگ و گل خليل ... آنجا بناز خون خدا ميكند حسينروزى كه حاجيان به حرم روى مينهند ... پشت از حريم كعبه چرا؟ ميكند حسينآن حج نا تمام كه بر عمره شد بدل ... اتمام ان بدشت بلا ميكند حسينآنجا وقوف در عرفات ار نكرده است ... فرياد معرفت همه جا ميكند حسينآنجا اگر كه فرصت قربانيش نبود ... اينجا هر انچه هست فدا ميكند حسينآنجا كه سعى بين صفا در دويدن است ... اينجا به قتلگاه صفا ميكند حسينآنجا حنا حرام بود بهرا حاجيان ... اينجا ز خون خويش حنا ميكند حسينوقتى به خيمه گاه رود از پى وداع ... اينجا دوباره حج نساء ميكند حسينبعد از هزار سال به همراه حاجيان ... هر سال رو بسوى منا ميكند حسيناز چار سوى كعبه ، ز گلدسته ها هنوز ... هر صبح و ظهر و شام ندا ميكند حسينبشنو دعاى در عرفاتش كه بنگرى ... با سوز دل هنوزه دعا ميكند حسينسر داده است و حكم شفاعت گرفته است ... بر وعده اى كه داده وفا ميكند حسين
با مطلبي درباره روز عرفه به روز هستم....التماس دعا