گفتند اختلافات بین اصولگرا ها را دامن نزنیم
حالا فهمیدیم یعنی چه ؟
می بینیم دیگری با قالیباف و محسن رضائی و ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی و
علی مطهری و توکلی و باهنر و لاریجانی و ...... کسی کاری ندارد سعی کرده اند
اختلافات را روی احمدی نژاد متمرکز کرده اند
مشائی یک روز انجمن حجته ای میشود و منتسب به مرتاض های هندی و.. میشود
یک روز هم ملی گرا و طرفدار اوباما و اسرائیل و آنور آبی ها و...
حالا ما کدام یکی را باور کنیم
حالا نمیدانیم مشایی خائن و کافر است یا مسلمان دو آتیشه متعصب ..
حالا نمیدانیم احمدی نژاد که همه اصولگراها!!!!!؟؟؟ دارند کمکش میکنند
تا مملکت به سامانی برسد چرا از این مشایی خائن!!؟؟ حمایت میکند
اما حقیقت چیست
همه این اصولگراهایی که بالا نام بردیم و همین حسین شریعتمدار که زمانی
وامدار محسن رضائی بوده و.. هیچکدام در دوره های نهم ریاست جمهوری
از احمدی نژاد حمایت نکردند احمدی نژاد با حمایتهای مردمی منتخب شد
در دوره دهم که آنقدر هم بی عقل نبودند که حمایت نکنند
منتهی سعی کردند رأی بالای احمدی نژاد شکسته شود
و باتوصیه هاشمی رفسنجانی کاندید میشوند و انصراف میدهند و ...
و خودشان ضایع میشوند چاره نبود جز اینکه رئیس مجلسی را غصب کنند
لذا قبل از رسمیت یاقتن مجلس شورای اسلامی !!! در جلسه روحانیت مبارز !!
لاریجانی به ریاست مجلس انتخاب و حداد عادل عزل میشود!!!؟؟؟؟؟
با اینهمه نتوانستند جلوی احمدی نژاد مقابله کنند و فهمیدند جلوی
ریاست جمهور محبوب مردم ورهبر ایستادند تنها به ضرر خودشان است
لذا از راه سیاست وارد شدند و دست روی مهره های کلیدی او گذاشتند
مشایی بعنوان کلیدی ترین نیرو برای احمدی نژاد محسوب میشد
دوربینها و نظرات خود را روی او متمرکز کردند مسلما کسی که کار میکند
راحت میشود برایش حرف درست کرد (ومتاسفانه درسخنانش کلمه
اسرائیل را بکار برد) گرچه اصل کار و هدف او صحیح و قابل درک است
اما بکار بردن این کلمه از یک مسئول در ایران شاید نسنجیده باشد
قبلا در خصوص تمامی انتقادات به مشایی پاسخ داده ام
به هر صورت در مقابل انبوه هجمه به مشایی رهبر انقلاب بطور خصوصی
نامه ای برای رئیس جمهور می فرستند (مبنی بر اینکه حضور مشایی در دولت
به صلاح جنابعالی و دولت نمی باشد) روی این جمله دقت کنید حضور مشایی در دولت
به صلاح جنابعالی و دولت نمی باشد
متاسفانه نامه خصوصی رهبر انقلاب به ریاست جمهوری یک هفته بعد
در صحن مجلس !!!! قرائت میشود
حال آنکه احمدی نژاد دراین مدت حضوری خدمت رهبر انقلاب شرفیاب شده
و با توضیحاتی رهبر انقلاب را برای ادامه فعالیت مشایی متقاعد میسازند
حمایت برخی از همین اصولگراها!!! از فتنه سبز بر کسی پوشیده نیست
[ تگ ها :
+ نوشته شده در ساعت 3:10 عصر توسط عبدالله
دفاعیات مشایی
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، اسفندیار رحیممشایی مشاور و رئیس دفتر رئیسجمهور که در جلسه هفتگی جامعه اسلامی وعاظ جهت پاسخگویی به سوالات روحانیون این تشکل حاضر شده بود، در ابتدای سخن خود ضمن قرائت دعای الهم عجل لولیک الفرج .... اظهار داشت: خداوند را شاکرم که توفیق حضور در این مراسم را عطا فرمود.
وی با بیان اینکه در برخی جاها خواندهام که مشایی بنیانگذار یک مکتب خاص است، افزود: من از بچگی پای منبر بزرگ شدهام و با روحانیون و علما آشنا بودم. میدانم که قاطبه علمای ما به لحاظ اقتصادی در طبقه متوسط جامعه قرار داشتند البته باید گفت که بعد از انقلاب اسلامی علمای ما به لحاظ اقتصادی تحت فشار بیشتری قرار گرفتند.
**من از پیامبر و معصوم نقل میکنم
مشایی با بیان اینکه در واکنش به اظهارات من برخیها گفتهاند که من چرا حرف میزنم، برخیها گفتهاند که نباید در اموری که سررشته ندارم وارد شوم،افزود: هر کسی که حرف میزند از سر ادعای فضل و فضیلت نیست ما از پیامبر اسلام نقل میکنیم، از معصوم نقل میکنیم. کسی ادعای امامت و معصومیت نمیکند. اگر قرار باشد که هر کسی که برای100 نفر صحبت میکند، آن 100 نفر بشنوند و حرفهای حقیقت را به دیگران منتقل نکنند، کار به جایی نمی رسد.
رئیس دفتر رئیسجمهور با بیان اینکه ما تکلیف داریم تا در راستای توسعه اندیشههای دینی تلاش کنیم و یکی از این راهها بیان است، خاطرنشان کرد: این بیان ممکن است،هم اقرار باشد و هم تاکید و یا از جهت تنویر باشد.
وی با بیان اینکه بنده به عنوان کسی که از بچگی پای درس علما و روحانیون بودهام، اعتقاد دارم خداوند نور ایمان را از دوران کودکی در من قرار داده است، افزود: من از سن 13 سالگی در مساجد و به دستور روحانیون مساجد سخنرانی میکردم، در سن 14 سالگی در مدرسه کلاس درس مذهبی برگزار کرده بودم.
مشاور رئیسجمهور گفت: من بدون مقدمه میخواهم بگویم اگر کسی آمد و گفت که من شاگرد این مکتب هستم فهمی که به صورت کتبی و یا شفاهی از علما پیدا کردهام را میخواهم به عنوان شاگرد مکتب بیان کنم دلیلی بر مدعی بودن من نیست.
وی افزود: ما مدعی هستیم که مکتب ما اقناع میکند جانهای ما را، مکتب ما،عقل ما را ارضا میکند، دل ما را سیراب میکند و ما از سر عقل و محبت و عشق میگوییم که مکتب ما حیات بخش است.
مشایی خطاب به روحانیون جامعه وعاظ گفت: اگر شما به عنوان مبلغان دین چنین بحثهایی را بکنید، میگویند شما مبلغ هستید و میگویید، اما اگر من به عنوان مهندس،پزشک یا یک سیاستمدار بگویم نشان ادعای من نیست بلکه نشانه تاثیر کار اهل علم است. این محصول تلاش علماست.
وی افزود: اگر من به عنوان شاگرد کوچک مکتب علما، اندیشه علما را ابلاغ کنم و نشر بدهم این خوب است یا بد. باید بگویم از خوب و بد گذشته. این یک تکلیف است. اما یک شرط دارد و شرطش این است که آنچه که میگوییم باید بر منطق اندیشه اسلامی باشد و در چارچوبهای جهان بینی توحیدی اسلامی شیعی ناب باشد.
مشاور رئیسجمهور با بیان اینکه هر کس به هر چه که میگوید مسئول است، یادآور شد: نباید به کسی گفت که تو چرا حرف میزنی، خوب او باید حرف بزند. ما باید بگوییم در جامعه بگوییم و بیان کنیم تا دشمن از اینکه ادعا میکند دین ناکارآمد است، مایوس شود.
مشایی با بیان اینکه ما باید حتما حرف بزنیم اما درست حرف بزنیم، گفت: اگر کسی آمد و گفت: این حرفی که شما زدید اشتباه است این طور باید پاسخش را داد که ممکن است کسی مثل من حرفهایی را بزند که اشتباه نیز در آن موجود باشد. شما علما نیز ممکن است در بین خودتان اختلافاتی در این مورد که به فلسفه گرایش داشته باشید یا نه، مباحث فقهی داشته باشیم.
**منطق علم این نیست که به کسی بگویند چرا حرف میزنی
رئیس دفتر رئیسجمهور با بیان اینکه روشی که در حوزههای ما به شکل سنتی است، اما متاسفانه در دانشگاههای ما نیست، این است که در حوزه، علم را از طریق عشق و تکلیف یاد میگیرند و در خصوص آن مباحثه میکنند. تا آجر به آجر در کنار هم بنشیند تا مستحکم بالا بیاید، تصریح کرد: پس منطق علم این نیست که به کسی بگویند،چرا حرف میزنی اما لازم است که با کمال حساسیت همه حرفها را بشنویم و دقیق باشیم که خدای ناکرده یک رگهای از جهل و تزریق به نام دین مطرح نشود تا سرآغاز یک انحراف باشد.
*به عنوان شاگرد این مکتب مطالبی را در خصوص دین، خدا، جامعه دینی، نظام دینی و آینده گفتهام و خواهم گفت
مشایی با بیان اینکه بنده به عنوان شاگرد این مکتب مطالبی را در خصوص دین، خدا، جامعه دینی، نظام دینی و آینده گفتهام و خواهم گفت، افزود: من نمیخواهم بگویم رئیس دفتر فردی به نام احمدینژاد هستم که من او را به عنوان خالصترین آدمهای امروز روی کره زمین یافتم و من ذرهای احساس گرایش به نفس و هوای نفس را در رئیسجمهور نمیبینم.
**اگر خطایی در بحثهای من وجود دارد، سکوت نکنید و آن را مطرح کنید
وی با بیان اینکه شهید بهشتی و شهید مطهری به واعظ بودن افتخار میکردند، گفت: من از روحانیون حاضر میخواهم در بحثهای عقیدتی که میکنم هر کجا اشکال دیدند به آن اعتراض کنند. خواهش میکنم اگر خطایی در بحثهای من وجود دارد، سکوت نکنید و آن را مطرح کنید.
مشاور رئیسجمهور با بیان اینکه ما متاسفانه با دو گروه امروز مواجهیم،گفت: یک گروه سانسورگر که پشت پرده نشسته و احزاب فراوانی در اختیار دارد، و گروه دیگر که ظاهر ولایتمدار دارد اما باطنش متفاوت است. البته گروه دیگری نیز وجود دارد که نمیتوانم بگویم باطنش ولایتمدار نیست اما آتش بیار معرکه است.
مشایی با اشاره به سخنرانی خود در مراسم تودیع و معارفه وزیر علوم گفت: در این جلسه که تعداد قابل توجهی از فضلای حوزه و اساتید دانشگاه حضور داشتند، من بحثی را مطرح کردم که خلاصه این بحث این بود که خداوند عالم را آفرید چون میخواست شناخته شود، اگر شناخته شود آفرینش را انجام داده است.آفرینش هم مشخص است که انسان گل سرسبد عالم است و اگر انسان خلق نشود خدا شناخته نمیشود.
**شناخت خدا خلقت را حکیمانه میکند
وی افزود: من گفته بودم که اگر همه آفرینش منجر به این شود که انسان خدا را بشناسد بنابراین شناخت خدا خلقت را حکیمانه میکند و اگر شناخت خدا حاصل نشود خلاف حکمت است حالا ما نمیتوانیم کار خلاف حکمت را به خدا نسبت دهیم پس نتیجه میگیریم که الزاما باید کار زندگی و هستی به شناسایی و معرفت انسان به خدا منجر شود. همه کسانی که از انبیاء و اولیا آمدهاند همه ماموریتشان همین بود.
**قیمت گذاشتن روی انسان قیمت گذاشتن روی خداست
مشایی با بیان اینکه انسان موجودی بزرگی است و خیلی قیمت دارد گفت: قیمت گذاشتن روی انسان قیمت گذاشتن روی خدا است. نه اینکه بگوئیم قیمت خدا چند است. یعنی ما ارزش خدا را از طریق ارزش انسان میفهمیم چرا که خودش گفته "و تبارکالله احسنالخالقین ".
مشاور رئیس جمهور با بیان اینکه انتظار داریم هرکاری متناسب با فاعل آن کار باشد، گفت: خدا وقتی به انسان افتخار میکند، این نشان میدهد که ما باید به سراغ این آدم برویم، این آدم باید شناخته شود، این آدم باید عزیز شود.
وی تمام دستورات و احکام اسلام را در راستای بزرگ کردن انسان دانست و گفت: یک مثلث تشکیل شده از انسان، جهان و خداوند وجود دارد که ما باید خودمان را بشناسیم، تا ظرفیت پیدا کنیم.
**اگر بخواهیم خدا بزرگ شناخته شود، باید انسان شناخته شود
مشایی برای اینکه اگر بخواهیم خدا بزرگ شناخته شود، باید انسان شناخته شود گفت: اگر علم بشر را توسعه ندهیم اخلاقیات آن نیز توسعه نخواهد گرفت.
وی افزود: عرض من این است، اگر مهدی(عج) ظهور کند و جهان را پر از عدل و داد کند به توسعه علم خواهد پرداخت. چرا که اصل توسعه علم بعد از ظهور امام زمان است.
* من میگویم بودن انسان ربطی به بودن خدا ندارد
وی با بیان اینکه در برخی از سایتها نوشته شده بود که مشایی گفته است اگر انسان نباشد خدا حفظ خواهد شد، گفت: این بحث کاملا روشن است من میگویم بودن انسان ربطی به بودن خدا ندارد. بودن انسان که معلول است چه ربطی به بودن خدا دارد. این وجود ماست که به بودن خدا وابسته است.
این سخنرانی در حالی ادامه داشت که برخی از روحانیون با قطع کردن سخنان مشایی، به وی اعتراض میکردند که چرا به سؤالهای آنها پاسخ نمیدهد و مقدمه را تا این حد طول داده است.البته یکی از حاضرین گفت مردم انتظار دارند مسئول دفتر ریس جمهور تنها به خدمتگذاری بپردازد و از این سخنان غیر تخصصی پرهیز کند که این گفته، موجب احسنت احسنت گفتن حاضرین شد.
وی همچنین در خصوص اظهاراتش در مورد مدیریت انبیاء نیز گفت: به چه کسی جایزه میدهند که اگر بخواهد مدیریت حضرت نوح را زیر سئوال ببرد؟ اینکه برای بنده که رئیسدفتر رئیسجمهوری چون احمدینژاد که ارزشهای اسلامی نقطه آرمان وی و بازگشت به ارزشهای امام و اسلام ناب افتخارش است چگونه امکان دارد.
**این نظام اگر بخواهد برقرار بماند باید اندیشه دینی را توسعه بدهد
مشایی با بیان اینکه مقام معظم رهبری جملات زیادی در تایید دولت احمدینژاد بیان داشته است گفت: بحث من در مرکز همایش رازی این بود که انقلاب اسلامی آمده است تا تفکر دینی را احیاء کند و این ماموریت ما است. جمهوری اسلامی نظامی است که مدیریت میکند تا احیای دین صورت بگیرد.
رئیسدفتر رئیسجمهور با بیان اینکه احیای دینی باید با معرفت صورت بگیرد، خاطر نشان کرد: این نظام اگر بخواهد برقرار بماند باید علم دینی و اندیشه دینی را توسعه بدهد و این مدیریت و برنامههمراه با جهتگیری و منابع را لازم دارد.
**معلمی اخلاق یکی از وجوه انبیاء بوده است
مشایی گفت: من در سخنرانی خود گفتم درست است که معلمی اخلاق کار بزرگی است اما پیامبران معلم اخلاق نبودند و معلمی اخلاق یکی از وجوه انبیاء بوده است. پیامبر مدیر جامع است ( البته پیامبرانی که رسالت داشتند) یعنی باید نظام را او برقرار کند. او باید اقتصاد، سیاستخارجی را مدیریت و عدالت را برقرار کند.
**حضرت عیسی کجا مدیر بود، از اینجا به آنجا فرار میکرد
وی با بیان اینکه حضرت عیسی سی و چند سال پیامبر بودند گفت: آیا حضرت عیسی که پیامبر بود مدیر هم بود؟ حضرت عیسی کجا مدیر بود، حضرت عیسی که از اینجا به آنجا فرار میکرد، حضرت عیسی در تهدید قتل بود، در مضیقه بود، در محدودیت بود ما نباید حساب جامعه دوران حضرت مسیح را به پای حضرت بنویسیم.
مشایی گفت: من در سخنرانیم گفتم که فرض کنید حضرت عیسی را نمیکشتند کسی میتوانست بگوید حضرت عیسی 300 سال پیامبری نمیکرد، حضرت موسی میتوانست 500 سال پیامبری کند.
** اعتراض روحانیون به مشایی به جهت طفره از سؤالات
در ادامه این مراسم روحانیون حاضر از مشایی خواستند تا در این خصوص بیشتر توضیح ندهد و به سئوالات مکرر آنها پاسخ دهد. که مشایی در جواب برخی از آنها که معتقد بودند سخنان مشایی با سخنان گذشتهاش در تعارض است گفت شما به نوار سخنان من رجوع کنید من انچه را که الان میگویم را در گذشته نیز گفته بودم البته مشایی در خصوص چگونگی پیدا کردن نوارهای سخنرانیش توضیحی نداد و گفت متاسفانه در خصوص سخنرانیهای من واقعیت به صورت آنچه که گفته میشود منتشر نمیشود.
مشایی در پاسخ به سئوال روحانیون مبنی بر اینکه چرا خدا را عامل وحدت ندانسته بود گفت: علت اینکه بشر در طول تاریخ در کنار هم قرار نگرفته و به وحدت نرسیده و در برابر هم قرار گرفته و جنگ و ستیز به راه انداخته است. نشانگر این است که آنها خدای واحد را آنگونه که باید بشناسند، نشناخته و به آن ایمان نیاوردهاند.
**علت عدم وحدت نبود توحید است
وی با بیان اینکه نتیجه کلمه توحید، توحید کلمه است گفت: علت عدم وحدت نبود توحید است و راه صلاح بشر بازگشت به توحید است. مشایی معتقد است که رسانهها مطالب وی را درست منعکس نمیکنند و در صورت ارسال جوابیه، جوابیه وی منتشر نمیشود اما مطالبی را که میگویم را همه منتشر میکنند.
**یک روحانی معترض خطاب به مشایی: سخنان شما چه مشکلی را حل میکند
یکی از روحانیون معترض به سخنان مشایی خطاب به وی گفت که شما مدعی هستید از سن 13 سالگی سخنرانی میکنید . آقای رحیم مشایی این درست است که با سخنان شما روزنامهها و مردم حساس شوند و در این وضعیت شرایط برای دولت سخت شود. آیا فقر و بیکاری مشکلات مردم حل شده است که شما با این اظهارات خود بر سر راه دولت و نظام مانع درست میکنید؟ من به شما دوستانه میگویم و به شما پیشنهاد میدهم که یک سال در خصوص این موضوعات سخن نگویید، شما رئیسدفتر رئیسجمهور هستید و کار خودتان را انجام دهید.
البته این معترض به سخنان مشایی بعد از اعلام اعتراض خود مورد تشویق حاضرین در جلسه قرار گرفت تا اینکه مجری برنامه از حاضرین بخواهد با ذکر صلوات سکوت را در جلسه حاکم کند تا مشایی به ادامه سخنان خود بپردازد.
**احمدینژاد بگوید حرف نزن، حرف نمیزنم
مشایی گفت: برخی ها به من میگویند که اظهاراتم موجب حمله برخیها به احمدینژاد میشود، حالا باید گفت که احمدینژاد به من بگوید که حرف نزن من حرف نمیزنم، من که ماموریت فردی ندارم و به طور طبیعی اگر از دولت بیرون آمدهام به عنوان یک مهندس هر گونه که دلم بخواهد حرف میزنم.
این جمله مشایی باز هم موجب تنش در جمع حاضرین شد و برخی از حاضرین خطاب به وی اعتراض خود را اعلام کردند. اما مشایی در پاسخ به این معترضان گفت: آقای احمدینژاد میگوید که برخیها میخواهند که تو حرف نزنی.
**فرد 400ساله نداریم که مرتاض 400ساله داشته باشیم،جن کرمانی؟! من مازندرانیام
یکی از حاضرین از مشایی خواست تا به طور شفاف ماجرای مرتاض 400 ساله هندی را توضیح بدهد که مشایی گفت: من از شما سئوال میکنم آیا انسان 400 ساله داریم. که یکی از حاضرین گفت البته ما جن کرمانی هم شنیدهام در این خصوص لطفا توضیح بدهید، که مشایی گفت : جن کرمانی اگر وجود داشته باشد مربوط به برخی از افراد است من که مازندرانی هستم.
وی افزود: من رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بودهام، قبل از آن هم مدیر شبکه رادیو بودم و البته مدیر رادیو پیام نیز بودهام. این آقای که امروز موسسه آینده روشن را مدیریت میکند خوب میداند که این موسسه را من بنیان گذاشتم.
** رادیو پیام بعد از حضور من در آنجا به جای موسیقی به مهدویت پرداخت
**شبهای جمعه یک برنامه رادیوی 4ساعت در مورد امام زمان بحث میکرد
مشایی گفت: رادیو پیام رادیو موسیقی بود، اما زمانی که من مدیریت این رادیو را بدست گرفتم، بررسی کنید، تا ببیند تا مشخص شود در یک روز چند بار در خصوص ساحت مقدس مهدویت صحبت میشد، یکی از برنامههای پر شنونده رادیو در شبهای جمعه چهار ساعت فقط بحث امام زمان را مطرح میکرد.
**پیش از اینکه ما به شهرداری تهران بیاییم تهران چگونه بود
وی با بیان اینکه در شهرداری ما چند موسسه مذهبی راهاندازی کردیم، این سئوال را که تهران را چه کسی متحول کرد را مطرح کرد و یادآور شد: پیش از اینکه ما به شهرداری تهران بیاییم تهران چگونه بود در زمانی که آقای احمدینژاد در شهرداری بودند من مدیر امور فرهنگی شهرداری بودم.
**پیشنهاد یک معترض به مشایی، من به اندازه وزنتان کتاب و مقاله دارم
یکی از حاضرین خطاب به مشایی گفت اگر شما علاقه به نظریهپردازی دارید به کار نظریهپردازی مشغول شوید ما که پای سخنرانی شما نشستیم روحانیون معمولی نیستیم. بنده به عنوان یک روحانی به اندازه وزن شما کتاب و مقاله دارم.
* یک روحانی خطاب به مشایی: این اظهارات موجب تضعیف دولت احمدینژاد میشود
یکی دیگر از حاضرین که معتقد بود سخنان مشایی غیر تخصصی است و از حوزه دانش وی خارج است خطاب به مشایی گفت شما با این اظهاراتتان موجب تضعیف دولت آقای احمدینژاد شدهاید که برخی دیگر از روحانیون در حمایت از وی این سخنان را تکرار کردند تا نظم جلسه باز هم دچار اخلال شود و صلوات بر محمد و آل محمد سکوت را در جلسه حاکم کند. اما مجری جلسه که قصد داشت بعد از صلوات جلسه را آماده سخنرانی مشایی کند یکی از حاضرین خطاب به مشایی گفت آقای مشایی نمیخواهی در خصوص سئوالات ما پاسخ دهید؟ در خصوص سئوالمان در مورد اسرائیل جوابی نداری که بگوی و یا نمیخواهی جواب دهید که در این حال شعار مرگ بر اسرائیل طنینانداز این مراسم شد.
مشایی که بعد از دقایقی به جهت اعتراض روحانیون مجبور به سکوت شده بود در خصوص سئوالات مکرر روحانیون در مورد رژیم صهیونیستی، گفت: دو روز قبل از آن روزی که من آن جمله را در خصوص اسرائیل در مراسمی که در شمال کشور به مناسبت گرامیداشت شهدا برگزار شده بود گفتم که شهدا زندهاند و نتیجه خونهای شهدا ثمر داده است و اسرائیل مرده است اما هنوز تشییع جنازه نشده است. من شاید حداقل صدها سخنرانی علیه اسرائیل کردهام اما شما ببینید شاید جمله من در این خصوص اشتباه باشد که اشکالی دارد. شما روزنامه کیهان را ببینید این روزنامه نوشته است مشایی در برابر اسرائیل سر تعظیم فرو آورده و اسرائیل را تمجید کرده است.
**کیهان را محکوم نکنم، مسلمان نیستم
مشاور رئیسجمهور در پاسخ به سئوالی در خصوص هوشنگ امیراحمدی نیز گفت: خدا شاهد است که این دروغ است من به همین جهت علیه روزنامه کیهان شکایت کردهام و حتما این روزنامه محکوم خواهد شد.
اگر این روزنامه محکوم نشود من مسلمان نیستم. چون دروغ بسیار بزرگی را نوشته است.
این روزنامه گفته است که هوشنگ امیراحمدی را مشایی به ایران آورده و در ایران مشایی با هوشنگ امیراحمدی ملاقات کردهاند در حالی زمانی که این فرد ایران آمد من اصلا نمیدانستم که آمده و اصلا با من تماس نگرفته و اجازه ملاقات از من نیز نخواسته است و تا زمانی که از کشور بیرون نرفته بود من نفهمیده بودم که وی به ایران آمده است.
**ما با مردم دنیا حتی مردم آمریکا و اسرائیل دوست هستیم
حاضرین در جلسه که معتقد بودند مشایی از پاسخ دادن به سئوالات اصلی آنها طفره میرود با اعتراضات خود برای چندمین بار متوالی نظم جلسه را بهم ریختند تا مشایی مجبور شود در خصوص اسرائیل توضیح بدهد و بگوید که من در سخنرانی که در خصوص گسترش افکار انقلابی جمهوری اسلامی ایران به دنیا بود گفتم که این مکتب این قدرت را دارد که به دنیا خودش را عرضه کند و ما برای دشمنی برای مردم نیامدهایم.
وی افزود:این عبارت من است موضع ما نسبت به مردم دنیا موضع دوستانی است. البته در انتهای این سخنانم گفتم که حتی مردم آمریکا و اسرائیل نیز موضعی نداریم چرا که بحث سیاست بین الملل ما دوستی با مردم است. موضع ما موضع پیامبر است.
مشایی گفت: من در این سخنرانی گفتم که ما با همه مردم دنیا حتی مردم آمریکا و اسرائیل دوست هستیم که ابتدا برخیها گفتند چرا گفتی ملت اسرائیل، من احساس کردم که شاید خطا کرده باشم. فردای آن روز خبرنگاران در این خصوص از من سئوال کردند. اما باید بگویم که واژه ملت در ادبیات سیاسی با مردم فرق میکند. ملت به ازای دولت شمرده میشود.
رئیس دفتر رئیس جمهور با بیان اینکه در خصوص این سخنرانی من در مورد اسرائیل شانتاژ آفرینی فراوانی شد و اصلا هیچ کس رها نمیکرد از این سایت به آن سایت، از این روزنامه به آن روزنامه،از آن عالم تا آن عالم و حتی 200 نماینده مجلس علیه من امضا کردند که البته برخی از آنها بعدها پیش من آمدند و ابراز پشیمانی کردند.
یکی دیگر از حاضرین خطاب به مشائی گفت: آقای مشایی مقام معظم رهبری فرمودند بحث دوستی با اسرائیل غلط است.
*اگر موضعم را در خصوص اسرائیل بد میدانستم آنرا تکرار نمیکردم
مشایی با بیان اینکه احمدی نژاد گفته است حرف مشایی حرف دولت است تاکید کرد: من اگر جمله خود را در خصوص اسرائیل بد میدانستم آن را تکرار نمی کردم اما من بر این اساس این مسئله را گفتم که اگر اسرائیل را امروز دنیا یک کشور میشناسند، یک کشوری است که با یک سیلی حذف میشود. حال اگر بخواهیم بدانیم که چرا حذف نمیشود به خاطر اینکه نفوذ در بسیاری از کشورها دارد و افکار عمومی را به نفع خود و علیه ما بسیج میکند.
مشایی افزود: سیاست دولت این بود که ما در عین حال که با صهیونیزم مقابل میکنیم و افتخار این دولت این بود که موج بزرگی از مقابله با صهیونیزم جهانی را در دنیا به راه انداخت ما میخواستیم بگویم که این رژیم در حالی که در دنیا قانونی نیست در سرزمین خودش نیز مورد اعتراض مردم قرار گرفته است.
رئیس دفتر رئیس جمهور از روحانیون جامعه وعاظ خواست تا بیانات مقام معظم رهبری در خصوص خود و معترضانش مورد بازخوانی قرار دهند و گفت: اصل بحث آقا این بود که این مسئله چیست که شما اینقدر آن را کش میدهید، بعد فرمودند که که مردم اسرائیل دوست ما نیست و حرف بنده را نفی فرمودند و توضیح دادند.
مشایی بیان داشت: بعد از بیانات آقا طی نامهای خطاب به رهبری نوشتم که مقام معظم رهبری فصل الخطاب است.
وی گفت: تعریفی که بنده از ولایت فقیه دارم این است که به محض اینکه معلوم شد نظر ولی فقیه چیزی دیگری است تکلیف روشن است.
**نوشتهاند که من قطعا جاسوس و عامل موسادم
رئیس دفتر رئیس جمهور گفت: امروز برخی از روزنامهها نوشتهاند که قطعا، جاسوس و از عوامل موساد هستم.
شجونی دبیر کل جامعه اسلامی وعاظ ضمن قطع سخنان به مشائی به وی گفت آقای مشایی ماجرای این هدیه خانم چیست البته یکی دیگر از حاضرین از مشایی پرسید که چرا خبرگزاریها شما را در راهپیمایی از جمله راهپیمایی روز قدس نمیببیند.
مشایی در پاسخ به این سئوال گفت: صدها بار این کار را کردهام.
این روحانیون معترض گفت: آیا حضور شما در روز قدس در راهپیمایی بوده است که مشایی گفت: روز قدس که حتما با من مصاحبه نکردهاند.
یکی دیگر از روحانیون معترض با بیان اینکه هیچ دولتی به اندازه دولت نهم مورد حمایت مقام معظم رهبری نبوده است، گفت مقام معظم رهبری از رئیس دولت میخواهد که شما را از معاونت اولی بردارد شما باید جواب دهید که چرا مقام معظم رهبری مجبور میشود در خصوص شما خطاب به رئیس جمهور نامه بنویسد، شما چرا دولت خدمتگزار را در معرض تهمت قرار میدهید، باز هم ذکر صلوات بود که برای چندمین بار جلسه به هم ریخته آماده ادامه سخنرانی کرد.
**چطور عالم است که میگوید حج از شئون ولی فقیه است
مشایی در بخش دیگری از سخنان خود در حالی که پاسخهای متعدد روحانیون بی جواب مانده بود به بحث سازمان حج اشاره کرد و گفت: زمانی که بحث ادغام سازمان حج و سازمان گردشگری مطرح بود یکی از آقایان نامهای نوشتند و متذکر شدند که حج از شئون ولی فقیه است و ما نباید در آن دخالت کنیم. من تعجب کردم که چطور این فرد عالم است، عالمه، چطور عالم است که میگوید حج از شئون ولی فقیه است آیا او ولی فقیه را فقط یک روحانی می داند. ولی فقیه کیست. آن ولی فقهی که ما در مکتب علما فهمیدیم همه چیز برای اوست. داخلی و خارجی ندارد سیاست خارجی، هوا فضا ... از شئون ولی فقیه است.
مشایی تصریح کرد: این آقایی که میگفت حج که از شئون ولی فقیه است در انتخابات چگونه عمل کرد و کدام طرف رفت.
**مگر احمدی نژاد اجازه میدهد که کسی یک ذره انحراف داشته باشد
وی در پایان گفت: که اگر 27 سال قبل از احمدی نژاد را در خصوص توجه به قرآن و روحانیت را جمع بزنیم و ضربدر 100 بکنیم به سه سال دوران احمدی نژاد نمیرسد. حال باید دید که احمدی نژاد کیست؟ مگر احمدی نژاد اجازه میدهد که کسی یک ذره انحراف داشته باشد. حال که برخیها نمیتوانند این مسائل را توجیه کنند میگویند مشایی احمدی نژاد را سحر کرده است. چرا میگویند مرتاض 400 ساله یا جن کرمانی؟ برای اینکه نمیتوانند دولت و سئوالات ما را توجیه کنند و به همین خاطر به این مسائل روی میآورند.
توضیح: مشایی در خصوص ادغام سازمان حج ، بازدید از نمایشگاه هدیه تهرانی و نامه مقام معظم رهبری در کن لم یکن کردن معاون اول رئیس جمهوریاش مطالبی ایراد کرده که بنا به این گفته مشایی که شرعا از انتشار این مطالب راضی نیست، از انتشار آنها صرف نظر کردیم.
[ تگ ها :
+ نوشته شده در ساعت 1:14 عصر توسط عبدالله
سن بلا تکلیفی
به افرادیکه به سن بلوغ جسمی می رسند باید شخصیت اجتماعی داد باید در تصمیم
گیریها ومشاوره های جامعه شریک باشند ورود به اجتماع در همان سنین شکل گیری شخصیت
و هویت فردی لازم است . بزرگترین خطر این
است که شخص پس از اینکه
هویت وشخصیتش بطور ناخودآگاه شکل گرفته، وارد جامعه شود
در روایات
دینی از بزرگان خود داریم که فرزندانتان تا هفت سالگی بر شما امیرند . بدین معنی
که در این سنین به خواسته های کودکانه اشان اهمیت بده و آنها را مجاب کنآنها باید
در محیطی رضایتبخش رشد عاطفی پیدا کنند لذا به محبت و مراقبت و توجه نیاز دارند(اصولی که والدین بایددر
این دوره(دوران پرسش و کنجکاوی) رعایت کنند، رفتار مناسب با کودک (احترام و اکرام به فرزند، سلام کردن به کودک، عدالت
نسبت کودک، مسرور کردن کودک)، تغذیه، بهداشت، بازی، تربیت جنسی و مذهبی و آماده
کردن برای ورود به مدرسه؛) البته از تندرویها نیز باید پرهیز
کرد تا به اصطلاح لوس وننر بارنیایند.
در هفت سال
دوم یعنی از هشت سالگی تا چهارده سالگی تو
بر آنها امیری یعنی اینکه باید تحت تعلیم و آموزش جدی قرار بگیرند آنها در
این سن گیرایی خوبی دارند ودوران رشد آنها در همین ایام است( آرامش روحی کودک در دوران اطاعت، ایجاد روحیهی اعتماد
به نفس و پرورش شخصیت مستقل، تنبیه و تشویق کودک، تربیت مذهبی، اخلاقی، جنسی،
اجتماعی و عقلی کودک بلوغ، آموزش بلوغ جنسی برای نوجوان، کنترل آزادی، تقویت
روحیهی مذهبی، تربیت مذهبی، عقلی، اخلاقی، عاطفی، اقتصادی نوجوان، وظایف شرعی
نوجوان در علائم بلوغ) آنها در این سن باید منافع ومضار
خود را تمیز دهند دوره فراگیری علوم ،سجایای اخلاقی و تربیت اجتماعی در همین سنین
است باید رفتارهایشان تحت کنترل قرار گیرد و چنانچه از برنامه های ارائه شده تخطی
نمودند باید حتما بازخواست شوند و حتی تنبیهاتی در حد امکان او باید پاسخگوی رفتار خود باشد آزادی رفتار در
این سینین شدیدا منع می گردد
هفت سال سوم
یعنی بین پانزده تاپایان بیست ویک سالگی دوران بلوغ هویتی و ساختار اجتماعی اوست
فرزند در این سنین به ترتیب به رشد جسمانی ، شخصیتی ، اخلاقی ، اجتماعی وسیاسی می
رسد .(: مشاورهی مادر با دختر و پدر
با پسر، تربیت عقلی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، عاطفی، جنسی، مذهبی، اقتصادی،فراگیری
اصول ، تربیت مذهبی، عقلی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، بسیج مسئولان). همراهی با مردم به قصد
هدایت و تربیت و اثر پذیری این سنین به سفارش بزرگان دینی وعلما باید به او شخصیت اجتماعی داد باید اورا
در تصمیم گیریها شریک کرد او نیاز به کیب وجهه وشخصیت دارد حضور در تصمیم گیریها به اواعتماد به نفس میدهد
اوباید مورد مشاوره قرارگیرد چرا که تصمیم گیریهای او در این زما ن با احتیاط ودقت بیشتری همراه وبه فرض اشتباه قابل جبران است ولی اگر شخصیت او
شکل گرفت به سختی میتوان اشتبااهتش را به او قبولاند
ما نباید از
خطر رای اشتباه در اثر تاثیر پذیری آنها بترسیم چون اولادر نتیجه بی تاثیر است چرا
که در هر خانواده ای با هر طرز تفکر این خطر محتمل است درثانی حضور و اشتباه لازمه
پیشرفت است خطر آنجاست که از سنین تجربه بگذرد و افکارش شکل بگیرد دیگر هر اعتقاد
اشتباهی به سختی از ذهنش خارج می شود
بی شک یکی
از بهترین وموثرترین روش آمو.زشی آموزش تجربیمیباشد
جوان با
حضور ملموس در آخرین مرحلهء تربیتی و رشد جسمی وعقلی خود در خانواده
میتواند روشهای قبلی را به کمال برساند و با سنتهای جامعه تحت نظارت غیر ملموس
خانواده و جامعه آشنا شود و انتقادهای منطقی خود را شجاعانه بیان کند واستدلال
بخواهد مسلما امکان دارد مجاب شدن یا نشدن خود را صراحتا بروز ندهد اما از محیط
اطراف و مشاوره ها سود خواهد جست
موکدا می گویم خطر عدم حضور جوان قبل از سن 18 سالگی
سبب میگردد تا جوان احیانا با واسطه های پنهانی و معاند با جهان اطراف خود ارتباط
برقرار کند . حال آنکه حضور وظیفه مند در جامعه در جوان احساس مسئولیت ایجاد می
کند./
به اعتقاد
من لایحه دولت به مجلس نیز بر همین مبنی صادر شده است این افراد در این سنین نیاز
به شخصیت و ورود به جامعه وتاثیر گذاری در آن را دارند اگر آنها را کودک وطفل
انگار کنیم آنها به ظاهر می پذیرند اما در واقع به اطراف خو دتوجه می کنند تا نحوه
ورود به اجتماع را بیاموزند و خطر آنجا در کمین است که در جوامعی پنهان این
آموزشها را ببینند و از آنجا که تاثیرپذیری در این ایام شدید و نافذ است امکان
جبران بسیار ضعیف است حال آنکه درهنگام
مشاوره وهم فکری ازجامعه آشکارا تاثیرپذیر میشود ونقادیها را میبیند وبا روحیه
بیدار ووجدانی که در این سن بسیار قوی است تصمیم گیری بجایی میکند لااقل شیوه صحیح
تصمیم گیری را کسب میکند
بدیهی است
پس از بیست ویک ساگی وقتی به زمان تاثیر پذیریها اتمام یافت وبا اتمام سرپرستی
وقیومیت وارد حامعه شد ساختار سیاسی واجتماعی و دینی را کسب کرده و مصونیت او در
جامعه بیشتر است تا آن کسی که تا سن 18 سالگی از نظر اجتماعی وسیاسی خود را کودک
می پنداشته والسلام
[ تگ ها :
+ نوشته شده در ساعت 10:57 عصر توسط عبدالله